قشنگ فهمیدم که نویسنده ناول جناب اقای END مشهدی هست

درست میگم؟

همونطور که یه ایرانی باید باشه اینقدر خارجی ها مخصوصا ژاپنی به دنیای دیگه رفتن ابعادو داشتن میگرفتن درباره داستان شروع خوبی داشت ولی من نگرفتم اسم شغل امیر چرا بیکار اگه درستش میکرد همه کاره یا کاری میکرد شغل قابل تکامل باشه فکر کنم شغل ولگرد حکیم هم بیکاره ودرباره مردم داستان مردم عامی عملا ترسو هستن ولی روی امیر زورگویی میکردن عملا داستان خیانتی بود پادشاه یخ و دختر ببره و ژاپنی درجا خیا نت کردن درمورد علی فکر کنم اول طرف علی بود ولی دید نمیشه علی رو درمان کنه زد تو کار دوست دختر بازی و دیگه به امیر سر نزد وفکرش جادو شده بود یا شایدم هیبنوتیزم شده بود ولی حداقل به علی سر میزد ودرباره اون پنج الهه نیزه شمسیر جادو تیر کمان و قهرمان ابروی ۶رچی برگزیده بود رو بردن مخصوصا قهرمان الهه شمشیر و الهه کمان اون دونفر دیگه هیچ اطلاعی ندارم وسایه خیلی مشکوکه من فکر میکنم از اول میتونست شغل دوم رو باز کنه ولی بازنکرد ومیخواست مطمئن بشه که امیر میخواد دنیارو نابود کنه ومن جای امیر باشم نکرومنستری رو انجام میدم تا و روح تمام اون مردم رو با روح خوار میخوردم تا مثل اون پیشگویی به جای پادشاه قبیله بالدار تبدیل به الهه بشه ولی موندم چرا از روح خوار وجذب بعد از خوب شدنش استفاده نمیکنه ولی شرط میبندم امیر توسط علی میمیره واگه اون وسط الهه تاریکی بیادو امیر و با قدرت گلاتونی وچشم الهه داخل یه بدن دیگه تناسخ بده خوب میشه و امیر با تمام نفرتش به دنیا ضربه بزنه اما کمی مشکوک شدم به اون قسمت که با الهه نور صحبت کرد ممکنه یه توهم باشه که کار سایه باشه یا واقعا ابروی تمام الهه هارو برده وفکر نکنم الهه باشه که بقیه الهه هارو متحد کرده باشه به احتمل زیاد کار ولگرد حکیم باشه و اون قسمتش اعصابمو بهم ریخت که همس لولش ریست میشه بعدا نظرات بهتری رو ارائه میدم

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂